قصه آغاز میشود
آدمی زاده می شود
محکوم به عاشق شدن
عشق تمام میشود
آدمی مرده می شود
حکم صادر می شود
عشق گرفته میشود
*******************
نام تو را می برم
خانه از نسیم از عطر
از پرنده
سرشار می شود
نام تو را می برم
هزار آرزوی گمشده
آرزوی تو
در دلم بیدار میشود
***************
دلم به برکه باران گرفته می ماند
مرا به رود بخوان
هنوز در من عشق پرنده ای است که می خواند
*****************
بیاد آر که زندگی من باد است
و چشمانم دیگر نکویی را نخواهد دید
و چشم کسی که مرا می بینددیگر به من نخواهد نگریست
و چشمانت برای من نگاه خواهد کرد و من نخواهم بود
نظر یادتو نره