سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دست از گناه برداشتن آسانتر تا روى به توبه داشتن . [نهج البلاغه]
عاشقانه(محمدرضا)
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ندای عشق

تاروزی که بخواهی

اگر اندک امیدی به فرا رسیدنت باشد

گرچه ناگوار آید وسخت

از خاطره ات

 بی تو،

باز می گردم 

*******************

سوال کرد دلم از بهار:

کجای آینه بی رنگ است

و ابتدای شکفتن کجاست؟

زمان درنگی کرد

و عکس کودکی ام را نگاه کرد وگذشت

**********************

آرامش تو

بی قراری من است

بی قراری من 

آشوب تو

مانده ام چگونه به قرار برسم

گاهی که پیدا می شوی

پنهانت می کنم

و پنهان می شوی

به جستجویت

جهان را پریشانتت میکنم

*************************

روزگاری عشق حرف سال بود

هر دلی دارای شور و حال بود

هیچکس از آشنایی کم نداشت

عاشقی رایج ترین منوال بود

روزهای کودکی یادش بخیر

آفتابی در تمام سال بود

من نشستم زیر شاخ لحظه ها

در کنارم زندگی سیال بود

دست بردم تا بچینم میوه ای

زندگانی آرزویی کال بود

***********************

گفتی: برای همیشه!

از همیشه،

چند روز دیگر باقی مانده است؟

و گفتی: هرگز!

وهنوز، هرگز

نفهمیدم یعنی چه.

حال

هرگزـ

مرا به یاد تو میآورد

و برای همیشه.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدرضا ( سه شنبه 84/9/15 :: ساعت 12:2 عصر )
»» نوای عشق

قصه آغاز میشود

آدمی زاده می شود

محکوم به عاشق شدن

عشق تمام میشود

آدمی مرده می شود

حکم صادر می شود

عشق گرفته میشود

 

*******************

نام تو را می برم

خانه از نسیم از عطر

از پرنده

سرشار می شود

نام تو را می برم

هزار آرزوی گمشده

آرزوی تو

در دلم بیدار میشود

***************

دلم به برکه باران گرفته می ماند

مرا به رود بخوان

هنوز در من عشق پرنده ای است که می خواند

*****************

بیاد آر که زندگی من باد است

و چشمانم دیگر نکویی را نخواهد دید

و چشم کسی که مرا می بینددیگر به من نخواهد نگریست

و چشمانت برای من نگاه خواهد کرد و من نخواهم بود

نظر یادتو نره



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدرضا ( سه شنبه 84/9/15 :: ساعت 11:57 صبح )
»» سلام عاشق

آسمون روی خونه ام آبی نیست

شعله چراغ من آبی نیست

دیگه رنگ عاشقی تو نقاشی آبی نیست

توی جوی کوچمون آب زلال آبی نیست

مامی خوایم آبی باشیم

ما می خوایم عاشق باشیم

%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%

ای سزاوار محبت ای تو خوب بینهایت
همه ذرات وجودم به وجودت کرده عادت
به خدا دوست داشتن تو هم یه عشقه هم عبادت
تو سزاواری که باشی همدم روزها و شبهام
تا که عشقتو ببینی توی جونم و تو رگهام
بشنوی دوستت دارم رو حتی از هرم نفسهام
با نوازشهای دستت سوختن از تب رو شناختم
تب عشقی آتشین که من به اون قلبمو باختم
قاصد بودن من بود موج خوشحالی چشمات
وقتی که عشقو میدیدم توی قطره های اشکات
هر که از عشق گریه کرده شادی رو تجربه کرده
با شبی در حرم عشق سفری به کعبه کرده
ای که برده ای مرا تا مرز یک عشق خدایی
بیا پاره تنم باش تو که پاک و بی ریایی
اوج فریاد دلم شد عاشقانه دل سپردن
در وجود تو شکفتن با تو بودن یا که مردن
هر که از عشق گریه کرده شادی رو تجربه کرده
با شبی در حرم عشق سفری به کعبه کرده

غصم از این نیست که تو رو اون روز اسیر ندیدمت

فقط دارم دغ میکنم چون تو رو سیر ندیدمت



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدرضا ( چهارشنبه 84/9/9 :: ساعت 1:3 عصر )
»» عشق یعنی چه

همه شما بی شک عشق را تجربه کرده اید و هر کدام از شما هم معنی خاصی از عشق دارید و یا شاید بعضی از شما هنوز نتوانستید معنی درستی از عشق داشته باشید. مطالب زیر معناهایی متفاوت از عشق است که خواندن آنها خالی از لطف نیست:

عشق، سرطان دوست داشتن است.

عشق، عقد دائمی ما با غربت است.

عشق، شماره تلفنی است که سالها بدنبال آن می گردیم.

عشق، آمپول ب کمپلکس معرفت است.

عشق، اتوبانی است که تا ته ابدیت می رود.

عشق، آسانسور حیات بشر است. وای بحال کسی که توی این آسانسور گیر کند.

عشق، قند متافیزیکی است که در دل آدم آب می شود.

عشق، شب نامزدی ما با جدایی است.

عشق، نردبانی است که ما را از خود بالا می کشد.

عشق، همان فعل انفعالی است که در برابر گل سرخ به ما دست می دهد.

عشق، عزرائیل زیبایی است که رسید، جسم ما رامی گیرد و قبض روح راامضا می کند.

عشق، اولین آهی است که در آیینه کشیده ایم.

عشق، اولین حقوق ما از باجه معرفت است.

عشق،خرید وفروش پایاپای عاشق و معشوق است.

عشق، لک لکی است که روی درخت خاطرات ما لانه کرده دارد.

عشق، مقصد نیست، بلکه مرکبی است برای رسیدن به مقصد.

عشق، تنها مهمانی است که بدون دعوت وارد میشود،کافیست درخانه قلب را بازبگذارید.

عشق، یک لحظه آرامش است و هزار لحظه گرفتاری.

عشق، بینایی را می گیرد و دوست داشتن می دهد.

عشق، صدای فاصله ها، فاصله هایی که غرق ابهامند.آسمون روی خونه ام آبی نیست

شعله چراغ من آبی نیست

دیگه رنگ عاشقی تو نقاشی آبی نیست

توی جوی کوچمون آب زلال آبی نیست

مامی خوایم آبی باشیم

ما می خوایم عاشق باشیم

 

عشق، تنها دردی است که بیماربدنبال علاج نیست، زیرا درد عشق برایش مطلوبتراز

سلامتی است. ( بر گرفته ازکتاب عاشقانه با قلم، نوشته اصغر جدایی )

عشق، . . .

یعنی واقعاً عشق این همه معنا دارد! پس خوش به حال آنهایی که عاشقند و این همه معنی دارند...

خلاصه اینکه بی عشق ما سنگ، ما هیچ

%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدرضا ( چهارشنبه 84/9/9 :: ساعت 1:1 عصر )
»» عشو محبت

چشمانم در نگاهش ساعتها خیره ماند

حرفی برای هم نداشتیم

زیرا قلبهایمان در حال نجوا بودند

نمیخواستیم خلوتشان را بر هم زنیم

سکوت را ترجیح دادیم

تا قلبهایمان درد و دل کنند

چشمهایش عمق عشق را فریاد میزد...

اما هیچ گاه عشق مقدسمان را با هوسی زودگذر آلوده نکردم.

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید

گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید

تو می‌روی و آینه پر می‌شود از بی‌کسی

از من سفر می‌کنی و به مرگ قصه می‌رسی

ببین که آب می‌شود قطره به قطره قلب من

مرگ من و قصه ماست فاجعه جدا شدن

گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید

گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید

تو جامدان پر می‌کنی ، من خالی از جان می‌شوم

یه لحظه در چشمم ببین ، ببین چه ویران می‌شوم

بعد از تو با من چه کنم ، با من بی پناه من

کجای شب پنهان شوم ، کجای این عاشق شکن

تو می‌روی و جان من گور ترنم می‌شود

خورشیدکی که داشتم در شب من گم می‌شود

چیزی نگو به آینه ، با رازقی حرفی نزن

برای بار آخرین تنها نگاهی کن به من

گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید

گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدرضا ( چهارشنبه 84/9/9 :: ساعت 12:57 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ندای عشق
نوای عشق
سلام عاشق
عشق یعنی چه
عشو محبت

>> بازدید امروز: 3
>> بازدید دیروز: 2
>> مجموع بازدیدها: 50916
» درباره من

عاشقانه(محمدرضا)

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان




» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب